ناتوی ناتوان
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۷۸۶۴۱
گریتنس دانشیار مدعو مرکز مطالعات قدرت زمینی چین و کاردون پژوهشگر ارشد مطالعات چین، در مقاله «بازی با هر دوطرف رقابت چین و آمریکا»، به بررسی کنشگری چین و ایالاتمتحده در عرصه تامین امنیت کشورهای دیگر پرداختهاند.
به گزارش فرهیختگان، شینا چستنات گریتنس دانشیار مدعو مرکز مطالعات قدرت زمینی چین در کالج جنگ ارتش آمریکا و آیزاک کاردون پژوهشگر ارشد مطالعات چین در اندیشکده کارنگی ضمن توجه به مقاله منتشر شده در وبسایت فارنافرز، با طرح این مشاهده که تمرکز واشنگتن بر امنیت خارجی کشورها و تامین امنیت نظامی منطقهای آنهاست، اما پکن ابزارهای لازم برای مبارزه با بینظمی اجتماعی و مخالفتهای سیاسی را در اختیار دولتها قرار میدهد، به شکلگیری پدیده جدیدی پرداختهاند که در آن کشورها- برخلاف دوران جنگ سرد که به بلوکهای امنیتی متصلب تعلق داشته و مسکو واشنگتن امنیت یک گروه از کشورها را تامین میکردند- برای تامین امنیت خارجی به آمریکا تکیه دارند و امنیت داخلی خود را نیز با کمک چین فراهم میآورند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ممکن است برای یک کشور همکاری امنیتی با دو قدرت بزرگ که مستقیما درحال رقابت با یکدیگرند، خطرناک بهنظر برسد. اگر کشور مذکور یک قدرت بزرگ کمکهای امنیتی قابلاعتمادی دریافت کند، بررسی همکاری با قدرت دیگر میتواند روابط موجود را بهخطر بیندازد. بااینحال بسیاری از کشورها بهجای انتخاب تنها یکی از این دو، دست نیاز بهسوی هر دو کشور ایالاتمتحده و چین دراز کردهاند؛ امری که تاکنون واشنگتن و پکن هم آن را مشروع دانستهاند.
وزارت دفاع معمولا تلاشهای امنیتی بینالمللی ایالاتمتحده را بهپیش میراند. این نهاد با وزارتخانههای دفاع و نیروهای مسلح دیگر کشورها همکاری میکند و از این روابط برای قدرتافکنی نظامی ایالاتمتحده در مناطق اولویتدار استفاده میکند، البته اجرای قانون و همکاریهای اطلاعاتی در مشارکتهای امنیتی ایالاتمتحده نقش دارند، اما تمرکز بر تهدیدهای خارجی، مانند تروریستهای فراملی است.
آژانسهای امنیت داخلی چین کانالهای همکاری دوجانبهاش را با تمرکز بر ثبات داخلی و کنترل سیاسی ایجاد کردهاند. البته در همکاریهای امنیتی ایالات متحده و چین با شرکای خارجی خود همپوشانی نیز وجود دارد. پکن در مبادلات سنتی نظامی، فروش تسلیحات و شرکت در تمرینات نظامی مشترک و امور آموزشی با کشورهایی مانند بنگلادش، کامبوج، ایران، میانمار و روسیه همکاری دارد. چین هم مانند ایالاتمتحده دیپلماسی دریایی منظمی را برای اظهار حضور نظامی و تواناییهای خود انجام میدهد. اما این همپوشانی قطعه کوچکی از یک تصویر بزرگتر است که در آن ایالاتمتحده و چین تحت پارادایمهای امنیتی کاملا متفاوتی عمل میکنند.
ایالاتمتحده بر امنیت منطقهای، توسعه و استقرار قدرت نظامی برای کمک به شرکای خود برای ایجاد موازنه، بازدارندگی و مبارزه با تهدیدهای خارجی مانند تجاوز روسیه به اوکراین و پیشبرد قابلیتهای هستهای و متعارف نظامی پیونگیانگ در شبهجزیره کره متمرکز است.
بااینحال مفهوم امنیت ملی شی جین پینگ، رهبر چین مبتنیبر «امنیت سیاسی» است، حفاظت از نظام سوسیالیستی، رهبری حزب کمونیست و شخص شی. برای او امنیت به چیزی نیاز دارد که آن را رویکردی «جامع» میخواند و اولویت را به تهدیدهای داخلی و امنیت رژیم میدهد.
دو حامی بهتر از یک حامی استقدرتهای متوسط و کوچک زیرک میتوانند از این رقابت امنیتی نابرابر ایالاتمتحده و چین استفاده کنند. تا زمانی که هر دو این قدرتهای بزرگ، کالاهای امنیتی خود را بدون درخواست ترتیبات انحصاری ارائه کنند، کشورهای ثالث میتوانند از مزایای آن بهره ببرند. مجارستان یک مورد گویاست. سیاست چینِ این کشور مدتهاست که از سیاست شرکای اروپایی آن متفاوت است.
اوربان ممکن است در بهرخ کشیدن روابط امنیتی دوگانه مجارستان از بسیاری از رهبران جهان بیپرواتر باشد، اما مجارستان تنها کشوری نیست که همزمان مقصد توجه و منابع آمریکایی و چینی هم بهشمار میرود. ویتنام هم اینگونه است.
هانوی و واشنگتن بهطور پیوسته همکاریهای امنیتی خود را در دهه گذشته در پاسخ مستقیم به تهدیدات امنیتی چین در همسایگی ویتنام افزایش دادهاند. بهدلیل اختلافات ویتنام با چین در دریای چین جنوبی، همکاری دفاعی ایالاتمتحده و ویتنام در حوزه دریایی بهشدت توسعهیافته است. ویتنام در سالهای اخیر به یک پهلوگاه مکرر برای ناوهای هواپیمابر ایالاتمتحده که در منطقه فعالیت میکنند، تبدیل شده است. سایر کشورها نیز در دریافت کمکهای امنیتی از سوی دو قدرت رقیب نکات مثبتی را میبینند.
رقابت امنیتی جدیدعقل متعارف اینگونه حکم میکند که کشورها نمیخواهند بین ایالاتمتحده و چین دست به انتخاب بزنند، زیرا ایالاتمتحده امنیت را تامین میکند، چین رفاه اقتصادی را فراهم میکند و هیچ کشوری قصد چشمپوشی از یکی بهنفع دیگری را ندارد، اما امروزه چنین تفکیکی وجود ندارد.
پکن رویکرد کنونی واشنگتن را که بر بیرون متمرکز شده است، برای رسیدگی به چالشهای امنیتی داخلی و غیرسنتی که امروزه بسیاری از کشورها با آن مواجه هستند، ناکافی نشان میدهد و راهحلهای جایگزین را تحتعنوان «ابتکار امنیت جهانی» خود بهعنوان راهی برای جبران این کمبود ارائه میدهد.
ابتکارات همکاری امنیتی ایالاتمتحده و چین میتواند بر اثر تلاقی، رقابت بین دو کشور را تشدید کند. استراتژیستهایی که استدلال میکنند وابستگی متقابل اقتصادی بین ایالاتمتحده و چین از شدت رقابت آنها در مقایسه با دوران جنگ سرد خواهد کاست، تفاوت اساسی بین روابط امنیتی امروزی و بلوکهای امنیتی قرن بیستم را نادیده میگیرند. از آنجا که واشنگتن و پکن بهطور فزایندهای کالاهای امنیتی را در اختیار شرکای یکسانی قرار میدهند، منافع آنها ممکن است در سطح محلی با یکدیگر تضاد پیدا کند.
درنهایت، ایالاتمتحده باید تصمیم بگیرد که کجا و چگونه رقابت و مشارکتهای خود را بهگونهای ایجاد کند که هم امنیت بینالمللی را تثبیت کرده و هم از دموکراسی و حقوق بشر محافظت کند. البته این شکل از رقابت جهانی تا مدتها تداوم خواهد داشت.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل ایالات متحده و چین کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۷۸۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده تصمیم رئیس جمهور چین برای ملاقات با وزیر خارجه آمریکا / توسعه و تقویت اقتصادی، راهکار چین برای مقابله با تحریکات آمریکا / چین بر جذب سرمایه گذاری خصوصی از آمریکا متمرکز است
به گزارش جماران، ایان آرتور برمر (متولد 12 نوامبر 1969) دانشمند علوم سیاسی، نویسنده و کارآفرین آمریکایی است که بر ریسک سیاسی جهانی متمرکز است. او بنیانگذار و رئیس گروه اوراسیا، یک شرکت مشاوره و تحقیقات ریسک سیاسی است . برمر 11 کتاب در مورد مسائل جهانی منتشر کرده است. او در تازه ترین نوشتار به بررسی رابطه ایالات متحده و چین به بهانه سفر اخیر وزیر خارجه ایالات متحده به این کشور پرداخته و می نویسد:
آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا به تازگی از چین ( پکن و شانگهای) بازگشته است. رابطه این دو کشور در حال حاضر در چه وضعیتی است؟ مدیریت تنش بهتر و پایدارتر از آنچه در مدت زمان طولانی پیش از آن دیده ایم، ادامه دارد. البته با توجه به تعداد مسائلی که ما بین این دو کشور اصطکاک ایجاد کرده، مشخص نیست که لزوماً چنین وضعیتی ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟
درست در طول دو هفته گذشته، رئیس جمهور آمریکا، تعرفه های جدیدی بر فولاد چین وضع و تحقیقات جدیدی را در مورد کشتی سازی چین آغاز کرده است. مخالفت های کنگره ایالات متحده با تیک تاک ادامه دارد. شما خبر 2 میلیارد دلار کمک نظامی اضافی برای تایوان از جانب ایالات متحده را شنیده اید. انتقادات زیادی از سوی آمریکاییها در مورد حمایت مداوم چین از روسیه در جنگ اوکراین با ارائه فنآوریهای با استفاده دوگانه به گوش رسیده است.با توجه به همه این اختلاف ها آیا رابطه به سمت تقابل بیشتر حرکت خواهدکرد؟ پاسخ واقعا مشخص نیست. وزیر امور خارجه چین گفت که آمریکایی ها باید بین داشتن یک رابطه محدود و یک رابطه مشارکتی یکی را انتخاب کنند و مطمئناً آمریکایی ها ترجیح می دهند هر دو طرف را داشته باشند. آنها می خواهند در زمینه هایی که برای آمریکایی ها مناسب است، مشارکت داشته باشند و در مناطقی که برای آمریکایی ها مناسب است، چین و قدرت این کشور را مهار کنند.
آمریکاییها بیش از سایر کشورها می توانند چنین سیاست دوگانه ای را پیش ببرند زیرا ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان است و در نهایت چینیها بیشتر از آمریکاییها به چین نیاز دارند. با این حال، وابستگی متقابل زیادی میان واشنگتن و پکن وجود دارد و چین هم از توانایی پاسخگویی به سیاست های آمریکا برخوردار است. اما سوال اینجاست که چین تا چه اندازه وارد این بازی تلافی کردن شده است؟ واقعیت این است که پکن عکس العمل مستقیم کمی از خود نشان داده است.
درست است که وزارت خارجه چین اعلام کرد که اگر حمایت تکمیلی از تایوان که خط قرمز چینی هاست امضا شود، اقدامات قاطعانه ای صورت خواهد گرفت و من گمان می کنم که به این معنی است که ما شاهد تحریم های بیشتری از سوی چین علیه پیمانکاران دفاعی ایالات متحده خواهیم بود اما این تا حد زیادی نمادین است. به نوعی مصداق اینکه زدی ضربتی ، ضربه ای نوش کن.
اما در مقابل همه سیاستهای دیگری که آمریکاییها به تازگی علیه چین اعمال کردهاند، ما شاهد تمرکز چینیها بر مقاومتر کردن کشور و اقتصادشان در برابر تلاشهای آمریکا برای مهار آن بودهایم، اما نه ضربه زدن مستقیم به آمریکایی ها. در واقع وضعیت چینی ها کاملا پایدار به نظر می رسد.
دیدیم که شی جین پینگ ، رئیس جمهور چین همچنان مستقیماً با وزیر امور خارجه آمریکا آنتونی بلینکن ملاقات کرد، دیداری که حذف آن برای دولت چین بسیار آسان بود و از سوی دیگر از نظر تاریخی در شرایط پرتنش رابطه چنین دیداری مرسوم هم نیست اما آنها ترجیح دادند که این دیدار انجام شود.
وزیر خارجه آمریکا به یک فروشگاه موسیقی رفت و می دانیم که او هم به خوبی گیتار می نوازد و هم به موسیقی علاقه مند است. پوشش رسانه های دولتی چین از آن سفر بسیار انسانی، دوستانه و بی تکلف بود. در حقیقت برای چینی ها کاری ندارد که دکمه رفتار متقابل را فشار دهند تا نشان بدهند که از این وضعیت راضی نیستند اما این انتخاب آنها در جریان سفر بلینکن نبود. ما شاهد یک رفتار فوق العاده از سوی دولت چین بودیم و این بسیار مهم است.
با گفتن همه اینها، باز هم باید بگوییم که مدیریت رابطه با چین چالش برانگیزتر می شود زیرا در ایالات متحده، چه دموکرات یا جمهوری خواه، یکی از معدود مواردی که در سیاست خارجی می توانید روی آن توافق کنید این است که حواستان باید به چینی ها باشد. بنابراین فقط بایدن نمی تواند درباره سیاست واشنگتن در قبال پکن تصمیم بگیرد بلکه کنگره هم نقش خود را دارد.
در مورد رسانه های آمریکایی نیز وضع به همین منوال است و هرکدام ساز خود را درباره این رابطه می زنند و این در حالی است که در چین اگر رئیس جمهور اراده کند همه رسانه ها یک خط را دنبال خواهند کرد. در حال حاضر، تعداد زیادی از شرکت ها و بانک های آمریکایی وجود دارند که مدیران عامل خود را برای سفر به چین می فرستند. تعامل میان مردم دو کشور بسیار زیاد است و این چیزی که مقامات چینی به شدت روی آن متمرکز هستند.
ارتباطات و همکاری های بسیار بیشتری در مورد مواردی مانند آب و هوا و برخی مسائل دیگر میان دو کشور وجود دارد. همچنین در بالاترین سطح ایالات متحده تمایل زیادی برای ارائه اطلاعات بیشتر به چین وجود دارد آنهم در شرایطی که وضعیت جاری در خاورمیانه را می بینیم و چین هم مایل به برقراری آتش بس در غزه است و البته این تمایل میان پکن و واشنگتن در این مقطع مشترک محسوب می شود.
چینی ها دیپلمات های سطح بالا و توانایی زیادی برای جمع آوری اطلاعات که آمریکایی ها دارند، ندارند و به همین دلیل زمانی که مقام های سطح بالای آمریکایی با همتاهای چینی خود درباره خاورمیانه صحبت می کنند چینی ها به یادداشت برداری مشغول شده و البته از این روند راضی و قدردان هم هستند.
بنابراین به طور کلی، من همچنان شاهد تعاملات سطح بالا میان دو کشور هستم که بسیار سازنده است اما همزمان شما در مقابل رابطه ای قرار می گیرید که هیچ اعتمادی در آن وجود ندارد و خط اصلی درگیری در آن به روشهای مختلف و در مکانهای مختلف در سراسر جهان ظاهر میشود. با گذشت زمان، حفظ این سطح پایدار در روابط ایالات متحده و چین دشوارتر خواهد شد. اما در حال حاضر، من فکر می کنم که ما احتمالاً به این روند حداقل تا زمان انتخابات در نوامبر ادامه خواهیم داد.